نمایشی پرهزینه که از عهده بلیت ۷۰۰ هزارتومانیاش بر نمیآید | نقاط ضعف و قوت اجرای کنسرت نمایش سیصد
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۵۸۰۸۴
همشهریآنلاین-معصومه حقجو: سهراب پورناظری که پیشتر کنسرتنمایش «سی» را آهنگسازی کرده بود، این وظیفه را این بار به برادرش تهمورث سپرده و خودش علاوه بر اینکه نوازندگی میکند، خوانندگی را هم در کنار رضا بهرام تجربه کرده است.
«سیصد» ادامه کنسرتنمایش «سی»، پروژه پیشین برادران پورناظری با موضوع ایران است، ولی این بار مرجع آن شاهنامه فردوسی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کنسرتنمایش «سی»، شاهنامه فردوسی مرجع بود. این اثر در زمان خود توانست رکورد اجرا در کشور را جابهجا کند. البته آن زمان هم قیمت بالای بلیت حواشی زیادی ایجاد کرد اما حضور هنرمندان صاحبنام در حوزه تئاتر، سینما و موسیقی همچون همایون شجریان و برادران پورناظری وزنه مهمی برای جذب مخاطب محسوب میشد و ارزش دیدن اثری ملی مانند «سی» را دوچندان میکرد.
«سیصد» نیز از همان روزهای پیش از اجرا درست مانند کنسرتنمایش «سی» به علت حضور چهرههای نامآشنا در عرصه موسیقی و بازیگری و صد البته بلیتهای ۷۰۰ هزار تومانیاش بر سر زبانها افتاد؛ بلیتهایی که به گفته تهیهکننده با در نظر گرفتن شرایط سخت اقتصادی مردم قیمتشان از ۷۰ هزار تومان آغاز میشود، اما همزمان با باز شدن سایتهای اینترنتی فروش، به اندازهای تعدادشان محدود شد که در همان دقایق ابتدایی فروخته میشوند؛ موضوعی که هنوز هم رسانهها و فضای مجازی نقدهای تند و اظهارنظرهای کنایهآمیزی نسبت به آن دارند. تهیهکننده «سیصد» در یک نشست خبری علت گرانی بلیتها را هزینههای بالای برگزاری و حضور گروههای متعدد در حوزههای نمایش، موسیقی و خواننده عنوان کرده؛ اما در هر حال اقتصاد و تورمی که این روزها مردم در حال تجربهاش هستند، نمیتواند توجیه خوبی برای این قیمتهای تعیین شده بلیت داشته باشد.
میتوان گفت مخاطبان «سیصد» افرادی با سطح اقتصادی متوسط رو به بالا هستند و در این بین، در نظر گرفتن بلیتهای ۷۰ هزار تومانی برای قشر ضعیفتر فقط تظاهر به این است که «سیصد» برای همه مردم ایران است. در حالی که در واقعیت چنین چیزی نشان داده نمیشود.
در هر حال با وجود همه این حاشیههای مربوط به قیمت، تمدیدهای چندباره «سیصد» تا امروز نشان میدهد این اثر باز هم با استقبال چشمگیر مخاطبان مواجه است.
سود فروش بلیت ۷۰۰ هزار تومانی کنسرتها به جیب چه کسانی میرود؟ | گرانترین سالن کنسرت ایران را بشناسید
علی نصیریان به پروژه «سیصد» پیوست
چرا همایون شجریان با برادران پورناظری همکاری نکرده است؟ | همه حواشی کنسرت نمایش «سیصد» | هزینه ده ها میلیارد تومانی برای این برنامه
تاخیر در اجراکمتر از نیم ساعت مانده به آغاز برنامه، ترافیک سنگین خیابانها و کوچههای کمعرض منتهی به کاخ سعدآباد و درهم پیچیدگی ماشینها و بلاتکلیفی رانندهها برخی از مخاطبان را مجبور میکند سربالایی را پیاده طی کنند تا پیش از آغاز اجرا به محل برسند. ازدحام در پیادهروها هم داستان دیگری دارد. روالی که هر شب، نه تنها مهمانان «سیصد» بلکه همسایگان کاخ سعدآباد را هم کلافه کرده است. ساعت از ۹ که میگذرد، ازدحام مردمی که برای رسیدن به محل اجرا نمیتوانند صبوری کنند و بدون در نظر گرفتن نوبت و ارائه بلیت، میخواهند خود را سریعتر به محل برگزاری برسانند بیشتر میشود. با وجود هزینه هنگفت ۳۰ میلیارد تومانی که برای این کنسرتنمایش شد، اما راه ورودی مناسبی برای عبور سریع و منظم افراد در نظر گرفته نشده است. از طرفی تعداد اندک راهنماها، باعث شده تا یک ساعت پس از آغاز برنامه هم، علاوه بر هنرنمایی بازیگران روی سن، شاهد رفت و آمد افرادی باشیم که سردرگم پیدا کردن شماره صندلیشان هستند.
با این حال از چینش حرفهای و منظم صندلیها و جاگیری ۴هزار نفر در این فضا با کمک و راهنمایی چینیها نباید غافل شد. این نخستین بار است که در کشور چنین سازهای طراحی و اجرا میشود. صندلیها از روی زمین ارتفاع زیادی دارند تا برای کسانی که فاصله زیادی با سن دارند، نقطه کور ایجاد نشود و همه بتوانند به راحتی اجراها را ببینند. این میزان توجه به تماشاگر قابل تقدیر است، اما گستردگی مکان اجرا به مخاطبانی که ارزانترین بلیت را خریداری کردهاند و روی صندلیهای آخرین ردیف نشستهاند، این اجازه را نمیدهد که همه حرکات بازیگران کنسرت نمایش را ببینند! حتی صفحه نمایشهای LED که دو طرف سن تعبیه شدند هم نتوانستهاند به خوبی این فاصله را جبران کنند.
جواد عزتی، مهران غفوریان، طناز طباطبایی، دلنیا آرام، منوچهر علیپور، عرفان ناصری و نیما سکوت از شناختهشدهترین هنرمندان تئاتر، سینما و موسیقی، «سیصد» را هر شب در کاخ سعدآباد روی صحنه میبرند. علی نصیریان و رضا کیانیان هم به صورت ویدئومپینگ در این اثر ایفای نقش میکنند.
حدود ساعت ۱۰ با یک ساعت تاخیر، نور کم میشود تا سهراب پورناظری با نواختن دوتار و خوانش شعر زیبایی از مولانا آغازگر اجرا برای تماشاگران کلافه از انتظار باشد. رضا بهرام، خواننده پاپ هم با او در قطعههای مختلف همخوانی میکند؛ البته در قامت یک خواننده سنتیخوان.
در ادامه جواد عزتی و دلنیا آرام وارد صحنه میشوند. جواد عزتی در نقش یک ایرانی خبرکش که به دلیل کینهای نامعلوم، در خدمت دختر چنگیز است توانسته به خوبی با ترکیبی از لهجه فارسی و تاجیکی صحبت کند. مهران غفوریان در نقش سودا برادر غریو که نقشش را امیر جدیدی بازی میکند، گریمی متفاوت دارد که شناختش را دشوار میکند. جدا از بازی جدیدی، برخی از دیالوگهای او در نقش غریو تعجببرانگیز است. مخصوصا قسمتهایی که در جستوجوی شعر عاشقانه فارسی برای وصف حال و عشقش به طناز طبایی است و با این اشعار شوخی میکند. در حالی که دیالوگهای هیچ یک از بازیگران در طول اجرا، اصلا رنگ و بوی طنز ندارند و فضای نمایش را از حالت جدی خارج میکند. در این بین تماشاگر سردرگم میشود که بالاخره با اثری طنز مواجه است یا جدی و تامل برانگیز؟
اما دلنیا آرام در نقش دختر چنگیزخان مغول با گریم بسیار متفاوت و لهجه بینقص مغولی-فارسی و تسلطش بر نقش، از همه بازیگران پررنگتر و درخشانتر ظاهر شده است. نقطه برجسته هنرنمایی او زمانی است که با اوجخوانی و بمخوانی و کنترل صدایش در طول سوزانده شدن نیشابور و چرخشاش روی سن، نگاهها را میخکوب میکند.
لحظاتی که سربازان مغول از میان جمعیت مردم و سن میانی یک به یک روی صحنه میآیند، هنر آهنگسازی تهمورس پورناظری متبلور میشود. موسیقیِ لحظه ورود آنها حس ترس و وحشت از حضور مغولها را به طور کامل در تماشاگر ایجاد کرده است.
ترکیبی از نور و تصویر و استفاده از تکنیک ویدئومپینگ در بالاترین کیفیت برای اجرای کنسرت نمایش «سیصد»، آن را از هر لحاظ برجسته کرده است. در بخشی از اجرا، استاد علی نصیریان با هنرنمایی خود در نقش چنگیزخان مغول، سوار بر اسب و رضا کیانیان با اجرای نقش خیام نیشابوری و فردوسی به صورت ویدئومپینگ روی دیوار کاخ ملت در حال ایفای نقش ظاهر میشوند. نورپردازی سهبعدی و هماهنگ با اجرای بازیگران یکی از نقاط قوت «سیصد» است. آغاز سوزاندن کتابخانههای نیشابور و همزمانی آن با قرمز شدن نور سن یا تغییر آن به نور ملایم هنگام حضور خوانندگان، به اجرا جلوه دیگری داده است.
در هر حال هنرنمایی بازیگران در کنار جلوههای ویژه بصری که دستاندرکاران برای آن سنگ تمام گذاشتهاند و ترکیب آن با مکان اجرا در کاخ سعدآباد دورنمای خوبی برای کسانی که هنوز به تماشا نیامدهاند ایجاد کرده است و اصلا شاید یکی از عوامل جذب مخاطبان، همین باشد.
ریسک در انتخاب خوانندهجدیدی در «سیصد» سعی کرده تا با انتخاب افراد شناختهشده در زمینه موسیقی و خوانندگی و بازیگری اثری فاخر همچون «سی» ارائه دهد و به نوعی دنبالکننده هدف آن باشد، اما بازخوردهای تماشاگران بعد از اجرا نشان میدهد چندان در این کار موفق نبوده است. انتخاب رضا بهرام با توجه به اینکه جزو معدود خوانندههایی است که از موسیقی پاپ به سمت سنتی آمده و تجربه کم او به ویژه در اجرای برخی از قطعات که به اوجخوانی نیاز داشت، از نگاه عمده مخاطبان یکی از نقاط ضعف اثر است. با وجود تمدید اجرای اثر، بهرام همچنان نیز نتوانسته اجرای بینقصی برای مخاطبان ارائه کند. هرچند نمیتوان منکر اثرگذاری حضورش در افزایش فروش گیشه «سیصد» شد. شاید بهتر بود برای این اثر یکی از خوانندگان مطرح سنتی روی صحنه حضور مییافت تا کم و کاستیهای سیصد را بپوشاند و برای مخاطبی که طرفدار موسیقی سنتی است حس بهتری ایجاد کند. البته حضور طرفداران رضا بهرام و موبایل به دستشدنشان درحالیکه صحنه برای حضور او و پورناظری کم نور میشود، بارها زحمات طراح صحنه را در طول اجرا از بین برده است.
جدیدی که به گفته خودش تا به حال تجربه کارگردانی نداشته، تلاش زیادی کرد تا اثر قابل قبولی ارائه دهد، اما با وجود هزینه هنگفتی که برای این اثر صرف شده به نظر میرسد به نتیجهای که مد نظر بود نرسید یا دستکم با نقطه مطلوب فاصله دارد. این را میتوان از واکنشهای بسیاری از مخاطبان دریافت که در یک ساعت ابتدایی اجرا مشغول گوشیهای موبایل هستند و حتی برخی هم مکان اجرا را ترک میکنند. خوانندگی نه چندان درخشان سهراب پورناظری که اغلب مواقع او را در کنار همایون شجریان و به عنوان نوازنده دیدهایم را هم میتوان به انتقادهای مطرح شده از سوی مخاطبان افزود.
در مجموع کنسرتنمایش «سیصد» را میتوان اثری فاخر با ایدهای ارزشمند و جذاب دانست که در برخی قسمتها مانند ویدئومپینگ کیانیان و نصیریان که شاید نقطه قوت استقبال مردم از این برنامه بود، خوش درخشید و در بعضی موارد نیز جا برای بهتر شدن داشت. استقبال چشمگیر از این اثر قابل انکار نیست، همانطور که وجود برخی کاستیها در کارگردانی، اجرا و برنامهریزی و مدیریت فضا و حضورتماشاگران را نمیتوان انکار کرد.
کد خبر 690863 منبع: همشهری آنلاین برچسبها رضا کیانیان كنسرت موسيقى علی نصیریان خواننده - همایون شجریان بازیگران سینما و تلویزیون ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: رضا کیانیان كنسرت موسيقى علی نصیریان خواننده همایون شجریان بازیگران سینما و تلویزیون ایران همایون شجریان علی نصیریان کاخ سعدآباد کنسرت نمایش رضا بهرام بلیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۵۸۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470